برادوی دانی روز، قصه‌ی زندگیِ معمولیِ خودمون رو داره.

وودی آلن در نقشِ یک مدیربرنامه‌ی هنری، هی استعدادیابی می‌کنه و استعدادها وقتی یافته می‌شن اونو ول می‌کنن و با مدیربرنامه‌های بزرگ‌تر قرارداد می‌بندن و زندگیِ خودش همچنان توی سطح پایین مالی و ناموفقی باقی می‌مونه.

این فیلم منو یاد حرف پیمان (@ghalandarzz) انداخت که دوسال پیش، ساعت سه شب، توی نمازخونه‌ی خوابگاه به من گفته بود. گفته بود ما آدما همون کاری رو با هم می‌کنیم که وقتی می‌ریم دکتر می‌کنیم. میایم بیرون. وقتی ویزیت می‌شیم، وقتی مشکل‌مون درمون پیدا می‌کنه میایم بیرون. مگر اینکه خوب نشیم و باز به مطب برگردیم. تو رابطه‌های مریض هم تا زمانی که به هم نیاز داشته باشیم می‌مونیم. اگه با کسی هستیم که از اول بهمون نیاز داشته، وقتی خوب بشه و دیگه بهمون نیاز نداشته باشه ترک‌مون می‌کنه. حالا هرچقدرم که تیمارش کرده باشیم، بهش خوبی کرده باشیم، مثل آقای وودی آلن توی فیلم برادوی دنی روز تا مرز کشته‌شدن و ماجراجویی رفته باشیم، وقتی طرفِ مقابل خوب بشه، می‌ره. چون دیگه به یک دکتر نیاز نداره. همینقدر ساده.

زندگی دنی روز توی این فیلم همینطوری تموم می‌شه. معجزه رخ نمی‌ده. مثل زندگی خودمون. وقتی نیاز به دیگرون داره، کسی متنبه نمی‌شه و برنمی‌گرده پیشش و ازش تشکر کنه بابت زحماتی که براش کشیده.

شاید بهترین برخورد با زندگی، اینه که باور کنیم همینه که هست. فیلم برادوی دانی روز رو سرلوحه قرار بدیم و منتظر باشیم که قدرِ چیزهایی که باید دونسته بشن، دونسته نمی‌شن و پشتِ هرکس، یک <خود>ِ بزرگ نهفته‌س.

نوشتن، فیلم، تارکوفسکی، استاکر و آینه، ی.

فیلم برادوی دانی روز و آدم‌های رهاکننده و زندگیِ در پیشِ رو.

فیلم ,برادوی ,توی ,رو ,روز ,یک ,فیلم برادوی ,برادوی دانی ,دنی روز ,کرده باشیم، ,این فیلم

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

سرور مجازی امنیت سایبری آرايشي و بهداشتي حجاب و عفاف qeshmiha گالری عكس +18 677450 zahrashiri1952 آی بانو آموزشگاه و فروشگاه نجوا